نمونه دادخواست جلب و بازداشت متهم و شاهد
اگر شما به دنبال نمونه دادخواست جلب متهم و جلب شاهد در پرونده کیفری هستید با ما همراه شوید تا این دو نمونه درخواست ،به همراه مستندات قانونی را برای شما عزیزان آماده نمودیم. در این پست موضوعات زیر بررسی می شود:
- موارد جلب شدن متهم
- دستور مستقیم جلب متهم
- نمونه درخواست جلب متهم
- موارد جلب شدن شاهد یا مطلع در پرونده کیفری
- نمونه درخواست جلب شاهد در پرونده کیفری
- اصطلاحات حقوقی بکار رفته
- قوانین مرتبط با بحث جلب متهم و شاهد
موارد جلب شدن متهم
اصولا در مرحله اول مطابق ماده ۱۶۹ قانون آیین دادرسی کیفری احضار متهم باید به وسیله احضاریه بهعمل میآید. یکی از حقوق اولیه متهم اطلاع از علت احضار خود در مراجع قضایی است. برهمین اساس طبق ماده ۱۷۰ قانون آیین دادرسی کیفری در احضاریه باید نام و نام خانوادگی احضار شونده، تاریخ، ساعت، محل حضور، علت احضار و نتیجه عدم حضور قید میشود و به امضاء مقام قضایی برسد. در مرحله دوم اگر متهم بدون عذرموجه مذکور در بندهای ماده ۱۷۸ قانون آیین دادرسی کیفری حاضر نشود یا عذر موجه خود را به مرجع قضایی اعلام نکند مطابق ماده ۱۷۹ قانون مذکور به دستور بازپرس جلب* میشود.
مقاله مرتبط: چگونه شکواییه بنویسیم؟
دستور مستقیم جلب متهم
بر اساس ماده ۱۸۰ قانون آیین دادرسی کیفری در موارد زیر بازپرس میتواند بدون آنکه ابتداء احضاریه فرستاده باشد، مستقیما دستور جلب متهم را صادر کند:
الف – در مورد جرایمی که مجازات قانونی آنها سلب حیات، قطع عضو و یا حبس ابد است.
ب – هرگاه محل اقامت، محل کسب و یا شغل متهم معین نباشد و اقدامات بازپرس برای شناسایی نشانی وی به نتیجه نرسد.
پ – در مورد جرایم تعزیری درجه پنج و بالاتر در صورتیکه از اوضاع و احوال و قرائن موجود، بیم تبانی یا فرار یا مخفی شدن متهم برود.
ت – در مورد اشخاصی که به جرایم سازمانیافته و جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی متهم باشند.
لازم به ذکر است اگرچه صرف شکایت برای شروع به رسیدگی کافی است اما وجود شکایت یا حتی گزارش ضابطان دادگستری علیه کسی ، کافی برای احضار نمودن مشتکی عنه نیست بلکه عمل مجرمانه ای که به کسی نسبت داده می شود باید مستند به قرائنی باشد که دست کم احتمال ارتکاب آن از جانب متهم داده شود. بر همین اساس مطابق ماده ۱۶۸ قانون آیین دادرسی کیفری و تبصره آن” بازپرس نباید بدون دلیل کافی برای توجه اتهام، کسی را به عنوان متهم احضار و یا جلب کند.تخلف از مقررات این ماده موجب محکومیت انتظامی تا درجه چهار است.”
آیا به مشاوره احتیاج دارید؟ با مشاوره رایگان آنلاین نوران وکیل آشنا شوید
نمونه درخواست جلب متهم
ریاست محترم شعبه…………بازپرسی دادسرای عمومی وانقلاب شهرستان………….
با سلام و عرض ادب
احتراما به استحضار میرساند که اینجانب………فرزند……….شاکی پرونده در خصوص پرونده کلاسه……….مطروحه در آن شعبه به عرض می رساند : نظر به اینکه محل سکونت یا تردد آقای…….فرزند………….متهم پرونده شماره….. در نشانه ذیل الذکر شناسایی شده است،لذا استدعا دارد دستور جلب وی را به مامورین محترم نیروی انتظامی ناحیه…واقع در محل اختفاء متهم صادر فرمایید وضمنا نظر به اینکه دستگیری متهم مستلزم ورود به محل سکونت است مستدعی است مجوز ورود به مخفیگاه را به مامورین انتظامی اعطا فرمایید.خواهشمند است دستورات قانونی لازم را مبذول فرمایید .
موارد جلب شدن شاهد یا مطلع در پرونده کیفری
ادای شهادت مطابق اصل ۳۸ قانون اساسی الزامی نیست که دراین حالت نمی توان شاهد یا مطلع را مجبور به ادای شهادت نمود و چنین شهادتی فاقد اعتبار است. اما جلب شاهد به دلیل عدم رعایت دستور مرجع قضایی برای حضور است. بنابراین ،شاهد یا مطلع قانونا الزامی ندارد که نزد مرجع تحقیق یا دادگاه شهادت دهد و می تواند پس از حضور، یا حتی در صورت جلب و انتقال به دادسرا یا دادگاه از ادای شهادت خودداری کند. در این صورت یا در صورت ادای شهادت ، وی باید بلافاصله و بدون قید و شرط آزاد گردد. همچنین از دیگر مواردی که شخصی غیر از خواهان و خوانده اجباراً به پرونده وارد میشود دعوای جلب ثالث است که در این مقاله میتوانید مطالعه کنید.
جلب شاهد یا مطلع
در مواد ۲۰۴ و ۳۲۰ قانون آیین دادرسی کیفری تصریح شده است:
– جلب در مرحله دادسرا ( ماده ۲۰۴ ) : بعد از احضار شاهد یا مطلع در دادسرا (مرحله رسیدگی مقدماتی) در صورتی که شاهد* یا مطلع* برای عدم حضور خود عذر موجهی نداشته باشد جلب میشود. اما در صورتیکه عذر موجهی داشته باشد و بازپرس آن عذر را بپذیرد، مجدداً احضار و در صورت عدم حضور جلب میشود.
– جلب در مرحله رسیدگی در دادگاه (ماده ۳۲۰): شاهد یا مطلع برای حضور در دادگاه احضار میشود. چنانچه شاهد یا مطلع بدون عذر موجه در جلسه دادگاه حاضر نشود و کشف حقیقت و احقاق حق، متوقف بر شهادت شاهد یا کسب اطلاع از مطلع باشد و یا جرم با امنیت و نظم عمومی مرتبط باشد، به دستور دادگاه در صورت وجود ضرورت حضور جلب میشود.
لازم به ذکر است مطابق تبصره ماده ۳۲۰ قانون آیین دادرسی کیفری در احضاریه شاهد یا مطلع باید موضوع شهادت یا کسب اطلاع و نتیجه عدم حضور ذکر شود.
ادای شهادت مطابق اصل ۳۸ قانون اساسی الزامی نیست اما رعایت دستور مرجع قضایی برای حضور در دادگاه الزامی است.
نمونه درخواست جلب شاهد در پرونده کیفری
ریاست محترم شعبه………..دادگاه کیفری دو……….
احتراما به استحضار میرساند که اینجانب……فرزند………….شاکی پرونده کلاسه…………….مطروحه در آن شعبه به عرض می رساند : نظر به اینکه آقای …………بعنوان شاهد در پرونده کیفری معرفی و طبق احضاریه شماره …………….احضار شده اما در وقت مقرر حاضر نشده است لذا استدعا دارد مطابق ماده ۳۲۰ قانون آیین دادرسی کیفری با توجه به اینکه کشف حقیقت و احقاق حق منوط به شاهد ایشان است، دستور جلب وی را به مامورین محترم نیروی انتظامی ناحیه……. صادر فرمایید .خواهشمند است دستورات قانونی لازم را مبذول فرمایید.
اصطلاحات حقوقی بکار رفته
*جلب: جلب یعنی دستگیری (بازداشت) و انتقال به محلی دیگر
*شاهد: شاهد کسی است که وقوع جرم را مشاهده ویا به طریق یکی از حواس خود ادراک نموده است.
*مطلع: مطلع کسی است که وقوع جرم را از طریق مشاهده یا سایر حواس خود ادراک نکرده ، اما اطلاعاتی از وقوع آن دارد.
قوانین مرتبط با بحث جلب متهم و شاهد
از قانون اساسی
اصل ۳۸: هرگونه شکنجه برای گرفتن اقرار و یا کسب اطلاع ممنوع است. اجبار شخص به شهادت، اقرار یا سوگند، مجاز نیست و چنین شهادت و اقرار و سوگندی فاقد ارزش و اعتبار است. متخلف از این اصل طبق قانون مجازات می شود.
از قانون آیین دادرسی کیفری
ماده ۱۶۸ – بازپرس نباید بدون دلیل کافی برای توجه اتهام، کسی را به عنوان متهم احضار و یا جلب کند.
تبصره – تخلف از مقررات این ماده موجب محکومیت انتظامی تا درجه چهار است.
ماده ۱۶۹ – احضار متهم به وسیله احضاریه بهعمل میآید. احضاریه در دو نسخه تنظیم می شود که یک نسخه از آن به متهم ابلاغ میگردد و نسخه دیگر پس از امضاء به مأمور ابلاغ مسترد میشود.
ماده ۱۷۰ – در احضاریه، نام و نام خانوادگی احضار شونده، تاریخ، ساعت، محل حضور، علت احضار و نتیجه عدم حضور قید میشود و به امضاء مقام قضایی میرسد.
تبصره – در جرایمی که به تشخیص مرجع قضایی، حیثیت اجتماعی متهم، عفت یا امنیت عمومی اقتضاء کند، علت احضار ذکر نمیشود، اما متهم میتواند برای اطلاع از علت احضار به دفتر مرجع قضایی مراجعه کند.
ماده ۱۷۱ – فاصله میان ابلاغ اوراق احضاریه و زمان حضور نزد بازپرس نباید کمتر از پنج روز باشد.
ماده ۱۷۸ – متهم مکلف است در موعد مقرر حاضر شود و اگر نتواند باید عذر موجه خود را اعلام کند. جهات زیر عذر موجه محسوب میشود:
الف – نرسیدن یا دیر رسیدن احضاریه بهگونهای که مانع از حضور شود.
ب – بیماری متهم و بیماری سخت والدین، همسر یا اولاد وی که مانع از حضور شود.
پ – همسر یا یکی از اقربا تا درجه سوم از طبقه دوم فوت شود.
ت – ابتلاء به حوادث مهم از قبیل بیماریهای واگیردار و بروز حوادث قهری مانند سیل و زلزله که موجب عدم امکان تردد گردد.
ث – متهم در توقیف یا حبس باشد.
ج – سایر مواردی که عرفاً به تشخیص بازپرس عذر موجه محسوب میشود.
تبصره – در سایر موارد، متهم میتواند برای یکبار پیش از موعد تعیین شده، بازپرس را از علت عدم حضور خود مطلع سازد و موافقت وی را أخذ نماید که در این مورد، بازپرس میتواند در صورت عدم تأخیر در تحقیقات، تا سه روز مهلت را تمدید کند.
ماده ۱۷۹ – متهمی که بدون عذر موجه حضور نیابد یا عذر موجه خود را اعلام نکند، به دستور بازپرس جلب میشود.
تبصره – در صورتیکه احضاریه، ابلاغ قانونی شده باشد و بازپرس احتمال دهد که متهم از احضاریه مطلع نشده است، وی را فقط برای یکبار دیگر احضار مینماید.
ماده ۱۸۰ – در موارد زیر بازپرس میتواند بدون آنکه ابتداء احضاریه فرستاده باشد، دستور جلب متهم را صادر کند:
الف – در مورد جرایمی که مجازات قانونی آنها سلب حیات، قطع عضو و یا حبس ابد است.
ب – هرگاه محل اقامت، محل کسب و یا شغل متهم معین نباشد و اقدامات بازپرس برای شناسایی نشانی وی به نتیجه نرسد.
پ – در مورد جرایم تعزیری درجه پنج و بالاتر در صورتیکه از اوضاع و احوال و قرائن موجود، بیم تبانی یا فرار یا مخفی شدن متهم برود.
ت – در مورد اشخاصی که به جرایم سازمانیافته و جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی متهم باشند.
ماده ۱۸۱ – جلب متهم به موجب برگه جلب بهعمل میآید. مضمون برگه جلب که حاوی مشخصات متهم و علت جلب است باید توسط بازپرس امضاء و به متهم ابلاغ شود.
ماده ۱۸۲ – مأمور جلب پس از ابلاغ برگه جلب، متهم را دعوت میکند که با او نزد بازپرس حاضر شود. چنانچه متهم امتناع کند، مأمور او را جلب و تحت الحفظ نزد بازپرس حاضر مینماید و در صورت نیاز میتواند از سایر مأموران کمک بخواهد.
ماده ۱۸۳ – جلب متهم به استثنای موارد ضروری باید در روز بهعمل آید و در همان روز بهوسیله بازپرس و یا قاضی کشیک تعیین تکلیف شود.
تبصره – تشخیص موارد ضرورت با توجه به اهمیت جرم، وضعیت متهم، کیفیت ارتکاب جرم و احتمال فرار متهم با نظر بازپرس است. بازپرس موارد ضرورت را در پرونده درج میکند.
ماده ۱۸۴ – در صورتیکه متواری بودن متهم به نظر بازپرس محرز باشد، برگه جلب با تعیین مدت اعتبار در اختیار ضابطان دادگستری قرار میگیرد تا هر جا متهم را یافتند، جلب و نزد بازپرس حاضر کنند.
تبصره ۱ – چنانچه جلب متهم به هر علت در مدت تعیین شده میسر نشود، ضابطان مکلفند علت عدم جلب متهم را گزارش کنند.
تبصره ۲ – در صورت ضرورت، بازپرس میتواند برگه جلب را برای مدت معین در اختیار شاکی قرار دهد تا با معرفی او، ضابطان حوزه قضائی مربوط، متهم را جلب کنند و تحویل دهند.
تبصره ۳- در صورتیکه متهم در منزل یا محل کار خود یا دیگری مخفی شده باشد، ضابطان باید حکم ورود به آن محل را از مقام قضایی أخذ کنند.
ماده ۱۸۷ – هرگاه شخصی که دستور احضار یا جلب او داده شده به علت بیماری، کهولت سن یا معاذیری که بازپرس موجه تشخیص میدهد، نتواند نزد بازپرس حاضر شود، در صورت اهمیت و فوریت امر کیفری و امکان انجام تحقیقات، بازپرس نزد او میرود و تحقیقات لازم را بهعمل میآورد.
ماده ۱۸۸ – تا هنگامی که به متهم دسترسی حاصل نشده، بازپرس میتواند با توجه به اهمیت و ادله وقوع جرم، دستور منع خروج او را از کشور صادر کند. مدت اعتبار این دستور، ششماه و قابل تمدید است. در صورت حضور متهم در بازپرسی و یا صدور قرار موقوفی، ترک و یا منع تعقیب، ممنوعیت خروج منتفی و مراتب بلافاصله به مراجع مربوط اطلاع داده میشود. در صورتی که مدت مندرج در دستور منع خروج منقضی شود این دستور خودبهخود منتفی است و مراجع مربوط نمی توانند مانع از خروج شوند.
ماده ۱۸۹ – بازپرس مکلف است بلافاصله پس از حضور یا جلب متهم، تحقیقات را شروع کند و در صورت عدم امکان، حداکثر ظرف بیست و چهار ساعت از زمان تحتنظر قرار گرفتن او توسط ضابطان دادگستری، با رعایت ماده (۹۸) این قانون مبادرت به تحقیق نماید. در صورت غیبت یا عذر موجه بازپرس یا امتناع وی از شروع تحقیقات به دلایل قانونی، دادستان انجام تحقیقات را به بازپرس دیگر یا در صورت اقتضاء به دادرس دادگاه محول میکند.
تبصره – تحتنظر قرار دادن متهم بیش از بیست و چهار ساعت، بدون آنکه تحقیق از او شروع یا تعیین تکلیف شود، بازداشت غیرقانونی محسوب و مرتکب به مجازات قانونی محکوم میشود.
ماده ۲۰۴ – بازپرس به تشخیص خود یا با معرفی شاکی یا به تقاضای متهم و یا حسب اعلام مقامات ذیربط، شخصی که حضور یا تحقیق از وی را برای روشن شدن موضوع ضروری تشخیص دهد، برابر مقررات احضار میکند.
تبصره ۱ – در صورتی که شاهد یا مطلع برای عدم حضور خود عذر موجهی نداشته باشد جلب میشود. اما در صورتیکه عذر موجهی داشته باشد و بازپرس آن عذر را بپذیرد، مجدداً احضار و در صورت عدم حضور جلب میشود.
تبصره ۲ – درصورتیکه دلیل پرونده منحصر به شهادت شهود و مطلعان نباشد، تحقیق از آنان میتواند به صورت الکترونیکی و با رعایت مقررات راجع به دادرسی الکترونیکی بهعملآید.
ماده ۲۰۵ – در صورتیکه شاهد یا مطلع از نیروهای مسلح باشد، باید حداقل بیست و چهار ساعت پیش از تحقیق یا جلسه محاکمه از طریق فرمانده یا رییس او دعوت شود. فرمانده یا رییس مربوط مکلف است پس از وصول دستور مقام قضایی، شخص احضار شده را در موقع مقرر بفرستد.
ماده ۲۰۶ – تحقیق و بازجویی از شهود و مطلعان قبل از رسیدگی در دادگاه، غیرعلنی است.
ماده ۲۱۳ – تفهیم اتهام به کسی که به عنوان متهم احضار نشده از قبیل شاهد یا مطلع ممنوع است و چنانچه این شخص پس از تحقیق در مظان اتهام قرار گیرد، باید طبق مقررات و به عنوان متهم برای وقت دیگر احضار شود.
ماده ۲۱۴ -هرگاه بیم خطر جانی یا حیثیتی و یا ضرر مالی برای شاهد یا مطلع و یا خانواده آنان وجود داشته باشد، اما استماع اظهارات آنان ضروری باشد، بازپرس به منظور حمایت از شاهد یا مطلع و با ذکر علت در پرونده، تدابیر زیر را اتخاذ می کند:
الف- عدم مواجهه حضوری بین شاهد یا مطلع با شاکی یا متهم
ب – عدم افشای اطلاعات مربوط به هویت، مشخصات خانوادگی و محل سکونت یا فعالیت شاهد یا مطلع
پ – استماع اظهارات شاهد یا مطلع در خارج از دادسرا با وسایل ارتباط از راه دور
تبصره ۱- در صورت شناسایی شاهد یا مطلع حسب مورد توسط متهم یا متهمان یا شاکی و یا وجود قرائن یا شواهد، مبنی بر احتمال شناسایی و وجود بیم خطر برای آنان، بازپرس به درخواست شاهد یا مطلع، تدابیر لازم را از قبیل آموزش برای حفاظت از سلامت جسمی و روحی یا تغییر مکان آنان اتخاذ می کند. ترتیبات این امر به موجب آیین نامه ای است که ظرف شش ماه از تاریخ لازم الاجراء شدن این قانون توسط وزارت دادگستری تهیه میشود و به تصویب رئیس قوه قضائیه میرسد.
تبصره ۲- ترتیبات فوق باید به نحوی صورت پذیرد که منافی حقوق دفاعی متهم نباشد.
تبصره ۳- ترتیبات مقرر در این ماده و تبصره (۱) آن در مرحله رسیدگی در دادگاه نیز اجراء میشود.
ماده ۲۱۵ – در صورتیکه شاهد یا مطلع برای حضور خود درخواست هزینه ایاب و ذهاب کند یا مدعی ضرر و زیانی از حیث ترک شغل خود شود، بازپرس هزینه ایاب و ذهاب را طبق تعرفهای که قوه قضاییه اعلام میکند و ضرر و زیان ناشی از ترک شغل را در صورت لزوم با استفاده از نظر کارشناس تعیین و شاکی را مکلف به تودیع آن در صندوق دادگستری مینماید. هرگاه شاکی، به تشخیص بازپرس توانایی پرداخت هزینه را نداشته یا احضار از طرف بازپرس باشد، هزینه های مذکور از محل اعتبارات مصوب قوه قضاییه پرداخت میشود. هرگاه در جرایم قابل گذشت، شاکی با وجود ملائت از پرداخت هزینههای مذکور در این ماده خودداری کند، استماع شهادت یا گواهی مطلعین معرفی شده از جانب وی به عمل نمیآید. اما در جرایم غیر قابل گذشت، هزینههای مذکور به دستور بازپرس از محل اعتبارات مصوب قوه قضاییه پرداخت میشود. هرگاه متهم متقاضی احضار شاهد یا مطلع باشد، هزینه های مذکور از محل اعتبارات مصوب قوه قضاییه پرداخت میشود.
ماده ۲۱۶- در صورتیکه شاهد یا مطلع به عللی از قبیل بیماری یا کهولت سن نتواند حاضر شود و یا تعداد شهود یا مطلعان، زیاد و در یک یا چند محل باشند و همچنین هرگاه اهمیت و فوریت امر اقتضاء کند، بازپرس در محل حضور مییابد و مبادرت به تحقیق میکند.
ماده ۳۲۰- شاهد یا مطلع برای حضور در دادگاه احضار میشود. چنانچه شاهد یا مطلع بدون عذر موجه در جلسه دادگاه حاضر نشود و کشف حقیقت و احقاق حق، متوقف بر شهادت شاهد یا کسب اطلاع از مطلع باشد و یا جرم با امنیت و نظم عمومی مرتبط باشد، به دستور دادگاه در صورت وجود ضرورت حضور جلب میشود.
تبصره – در احضاریه شاهد یا مطلع باید موضوع شهادت یا کسب اطلاع و نتیجه عدم حضور ذکر شود.
نظریه مشورتی
شماره نظریه ۷/۹۳/۱۳۱۲ مورخ ۱۳۹۳/۰۶/۰۸ به نقل مهدی داودآبادی وکیل دادگستری
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه:
۱- شاهد ممکن است برای وقت معین احضار و یا با تعیین مهلت از تاریخ ابلاغ احضاریه، موظف به حضور در مرجع قضایی گردد. اما با توجه به قسمت اخیر ماده ۲۰۴ قانون آیین دادرسی کیفری ۱۳۹۲، احضار شاهد می باید برابر مقررات صورت پذیرد و با توجه به ماده ۱۷۱ قانون مارالذکر که فاصله میان ابلاغ اوراق احضاریه در مورد متهم و زمان حضور نزد بازپرس را تصریح نموده که نباید کمتر از ۵ روز باشد، لذا قدر متیقن در خصوص احضار شاهد نیز رعایت حداقل ۵ روز فاصله میان ابلاغ احضاریه و زمان حضور نزد بازپرس است.
۲- مستفاد از تبصره ۱ ماده ۲۰۴ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ این است که چنانچه شاهد با وجود صحت امر ابلاغ بدون عذر موجه حاضر نگردد، بازپرس میتواند دستور جلب وی را صادر نماید و ارسال احضاریه مجدد ضرورتی ندارد.
۳- علت صدور دستور جلب شاهد از سوی بازپرس، عدم حضور شاهد با وجود ابلاغ قبلی احضاریه و فقدان عذر موجّه است و از سوی دیگر فلسفه حضور شاهد در بازپرسی، ضرورت تحقیق از وی به منظور روشن شدن موضوع مورد رسیدگی است و شاهد باید برای حضور نزد بازپرس و انجام تحقیق، جلب گردد و لذا جلب شاهد به نحوی باید صورت پذیرد که امکان حضور وی نزد بازپرس فراهم آید و چنانچه به هر دلیلی امکان تحقیق از شاهد وجود نداشته باشد، مانند عدم دسترسی به پرونده و یا عدم حضور بازپرس، می باید به فوریت نسبت به آزادی شاهد مجلوب اقدام و نسبت به معرفی وی در زمان مناسب و به صورتی که منتهی به بازداشت و بلاتکلیفی شاهد نگردد، اقدام گردد.
منابع